پیامدهای اشتراکگذاری بیرویه؛ پشیمانی و اعتماد به نفس کاذب
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۳۵۵۰۴
به گزارش گروه علم و فناوری باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)؛ در سالهای اخیر شبکههای اجتماعی از یک فضای کاملا شخصی به فضایی برای اظهارنظرهای عمومی بعضا تند و تیز و به نوعی ویترین زندگی کاربران تبدیل شده است. همین موضوع هم باعث رسواییهای متعددی شده است. نمونه اخیر آن انتشار ویدئویی از سانا مارین، نخست وزیر فنلاند، در حساب کاربری خصوصیاش در اینستاگرام است که در آن با دوستانش در یک مهمانی در حال نوشیدن مشروبات الکلی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اشتراکگذاری بیش از حد نیز عواقبی را در پی خواهد داشت. به طور مثال، در سال 2020 پلیس استرالیا عکسهای دنی لیدلی، فوتبالیست سابق، را که دستگیر شده بود در یک گروه خصوصی واتساپ به اشتراک گذاشت و این عکسها به سرعت در معرض دید عموم قرار گرفت. در نهایت ۱۳ افسر تعلیق یا منتقل شدند و برخی از آنها به نقض حریم خصوصی و حقوق بشر متهم شدند.
پشیمانی و خجالت از عواقب اشتراکگذاری بیرویه
ون-هیو تریو، استاد دانشگاه دیکین در زمینه سیستمهای اطلاعاتی، و ونسا کوپر، استاد تمام دانشگاه RMIT (موسسه سلطنتی فناوری ملبورن) در استرالیا در مقالهای که به تازگی منتشر کردهاند، میگویند: افراد مرزهای متفاوتی بین زندگی حرفهای و شخصی خود قائل هستند. برخی ترجیح میدهند روابط کاری خود را رسمی نگه دارند و برخی دیگر با همکاران خود مانند دوست رفتار میکنند. با این حال، حتی اگر بخواهیم مرزهای محکمی بین زندگی حرفهای و شخصیمان حفظ کنیم، باز هم احتمال اینکه جزئیات زندگیمان را از طریق رسانههای اجتماعی برای دیگران فاش کنیم، زیاد است.
تحقیقات نشان داده است که بیش از نیمی از ما نسبت به اشتراکگذاری اطلاعات، عکس یا ویدئوهایی از خانواده، دوستان و همکاران که نمیخواهیم به طور عمومی منتشر شوند، احساس نگرانی میکنیم، اما بسیاری از ما همچنان مقدار نامناسبی از جزئیات زندگی خود (اشتراکگذاری بیش از حد) را در رسانههای اجتماعی فاش میکنیم و بعدا از آن پشیمان میشویم.
فراتر از احتمال خجالت، اشتراکگذاری بیرویه در رسانههای اجتماعی میتواند عواقب منفی قابل توجهی برای زندگی حرفهای ما داشته باشد. بسیاری از کارفرمایان به طور فعال از رسانههای اجتماعی برای تحقیق در مورد کاندیداهای شغلی استفاده میکنند و کما اینکه برخی از کارمندان به دلیل پستهای رسانههای اجتماعی شغل خود را از دست دادهاند.
چه باعث میشود که بیش از حد محتوا به اشتراک بگذاریم؟
چرا بسیاری از ما مستعد اشتراکگذاری بیرویه هستیم؟ تحقیقات نشان میدهد که احساسات عامل اصلی این پدیده است. وقتی احساسات شدیدی را تجربه میکنیم، اغلب از رسانههای اجتماعی برای برقراری ارتباط و به اشتراکگذاری حسهایمان از دوستان، خانواده و همکاران استفاده میکنیم. ممکن است زمانی که احساس خوشحالی یا هیجان میکنیم، خبرهای خوبی را به اشتراک بگذاریم، یا عصبانیت و ناامیدی ممکن است ما را وادار کند که حتی در مورد کارفرمایان خود صحبت کنیم.
وقتی احساساتی هستیم، عبور از مرز بین کار و زندگی اجتماعی برای ما آسان است و پیامدهای پستهای رسانههای اجتماعی را دست کم میگیریم و در این صورت است که فضا را برای فاش کردن جزئیات زندگیمان باز میکنیم.
یک بار برای همیشه
یادتان باشد که هر چیزی که در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود، دیگر خصوصی نیست. حتی پیامهای «خصوصی» را میتوان به راحتی بازارسال و پست کرد، اسکرین شات گرفت و در جای دیگری به اشتراک گذاشت.
شما باید با محتوای رسانههای اجتماعی مانند برند شخصی خود رفتار کنید. اگر نمیخواهید موضوعی را به همکاران و مدیران خود بگویید، آن را به صورت آنلاین پست نکنید.
رسانههای اجتماعی میتوانند زندگی حرفهای و شخصی ما را غنی کنند، اما پستهای نسنجیده و اشتراکگذاری بیش از حد میتواند برای خود و دیگران آسیبرسان باشد. هوشیار و هوشمند بودن در شبکههای اجتماعی چیزی است که باید در زندگی حرفهایمان درست به اندازه زندگی شخصی بیاموزیم.
تاثیر اشتراکگذاری محتوا؛ اعتماد به نفس کاذب
محققان دانشگاه تگزاس در آستین آمریکا در مطالعه دیگری نشان دادند که اشتراکگذاری محتوا در رسانههای اجتماعی باعث میشود کاربران تصور کنند که بیشتر از آنچه واقعا میدانند، درباره آن موضوع میدانند.
براساس نتایج این مطالعه، زمانی که کاربری یک مقاله خبری را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارد، فکر میکند که درباره آن موضوع اطلاعات زیادی دارد؛ حتی اگر آن مقاله را اصلا نخوانده باشد یا فقط یک نگاه اجمالی روی آن انداخته باشد.
محققان میگویند: اشتراکگذاری محتوا میتواند اعتماد به نفس کاذب در کاربر ایجاد کند، زیرا با قرار دادن اطلاعات به صورت آنلاین، این حس را به خود القا میکنند که در آن زمینه متخصص و مطلع هستند.
این مطالعه که در مجله روانشناسی «کانسومرز سایکالوژی» منتشر شده، نشان میدهد فقط نیمی از کاربران یک مطلب یا مقاله را به صورت کامل میخوانند. یک چهارم، بخشی از آن و یک پنجم، فقط عنوان و چند پاراگراف آن را مطالعه میکنند.
سوزان ام. برونیارچیک، پروفسور بازاریابی در مورد این مطالعه میگوید: زمانی که افراد احساس کنند اطلاعات زیادی در مورد یک موضوع میدانند، احساس میکنند که نیازی به خواندن یا یادگیری اطلاعات اضافی در مورد آن موضوع ندارند.
این مطالعه به نوعی اثر دانینگ- کروگر را ثابت میکند. اثر دانینگ-کروگر نوعی سوگیری شناختی است که در افرادی با دانش، تجربه و یا تخصص محدود نسبت به موضوعی خاص یا چند موضوع شکل میگیرد. به این شکل که زمانی که فردی اطلاعات کمی در مورد موضوع خاصی دارد، توهمی میگیرد که به اشتباه، توانایی یا دانشش را در آن موضوع بسیار بیش از اندازه واقعی ارزیابی میکند. این تعصب رفتاری به ناتوانی فراشناختی افراد غیرمتخصص در شناسایی ناتوانیهاشان نسبت داده میشود. بعضی اوقات محققان این اثر را برای افرادی در جهت خلاف آن نیز استفاده میکنند؛ افرادی حرفهای که گرایش بیشتری به دستکم گرفتن شایستگی خود دارند و به اشتباه تصور میکنند کاری که برایشان آسان است، برای دیگران نیز آسان خواهد بود.
اثر دانینگ- کروگر نخستین بار در سال ۱۹۹۹ در پژوهشی توسط دیوید دانینگ و جاستین کروگر از دانشگاه کرنل بررسی شد. این دو پژوهشگر در چهار آزمون مجزا مهارت شرکتکنندگان را در زمینههای استدلال منطقی، دستور زبان انگلیسی و حس شوخطبعی محک زدند و همزمان از آنها خواستند که نمره خود را پیشبینی کنند. نتیجه آزمونها نشان داد که شرکتکنندگانی که کمترین نمره را آورده بودند، در ارزیابی خود تا بالای میانگین غلو کرده بودند و مهارت خود را دست بالا گرفته بودند. در عوض، شرکتکنندگانی که بیشترین نمره را آورده بودند مهارت خود را دست کم گرفته بودند. این پژوهش همچنین نشان داد که افراد «بیکفایت» توانایی شناخت مهارت یا کفایت در افراد ماهر را ندارند. به باور کروگر و دانینگ، دلیل ناتوانی افراد بیکفایت از شناخت بیکفایتی خود ضعف در فراشناخت، فراحافظه، فرادرک و همچنین ضعف در مهارت نظارت بر خود است.
نسترن صائبی صفت کد خبر: 1152845 برچسبها اخبار روزمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: اخبار روز رسانه های اجتماعی شبکه های اجتماعی زندگی حرفه ای بیش از حد آن موضوع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۳۵۵۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سن مناسب برای فرزندآوری؛ از تصویر تا واقعیت
درحالی که موضوع فرزندآوری و جلوگیری از سرعت گرفتن روند پیری جمعیت یکی از مهمترین سیاستهای دولتمردان است یکی از مهمترین سئوالها در میان زوجین و البته بخشهای آکادمیک سن مناسب فرزندآوری است. - اخبار فرهنگی -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم؛ فائزه مرادی- روانشناس بالینی
فکر میکنیم به بخشی از تاریخ رسیدهایم که در کمال آزادی و آزادگی تصمیم میگیریم و نسبت به گذشتگان استقلال تفکر بیشتری داریم، اما واقعیت و نظر محققان با این تصویر فاصله زیادی دارد. از نظر محققین حوزه علوم انسانی، از جمله روانشناسی، رسانه در تمام جنبهها و ابعاد زندگی ما وارد شده و ذائقه و سبک زندگی ما را تغییر داده است و این تاثیر در اکثر موارد ناخودآگاه، منفی و در راستای از بین بردن ارزشهای پذیرفتهشده انسانی و اخلاقی و عادی کردن ضدارزشها از طرف کسانی بوده که تخصصی نداشته و صرفا قواعد بازی در دنیای رسانه را به خوبی بلد بودهاند.
مخاطبین شاید اصلا متوجه نباشند که چه زمانی و چطور، قدمبهقدم و به نرمی، جای ارزشها و ضدارزشها برای آنها عوض شده و قدرت تفکر و تحلیلشان با بمباران اطلاعاتی کاهش پیدا کرده است؛ یعنی در حالیکه مخاطبان معتقد هستند عقایدشان خالص و محصول تجربه خودشان هست، در واقع گاهی فقط نسخهای ضعیف و تقلید شده از صفحات مجازیای که دنبال میکنند، فیلم و سریالهایی که میبینند و اخباری که میخوانند هستند. اگر این رسانهها اهداف شومی را دنبال کنند، مخاطبی که اظهارنظرهای رسانه را به اشتباه، نظرات خودش میداند، مرز بین درست و غلط را گم میکند. در زمانهای که هرکس با یک صفحه و تولید محتوا، رسانه شده است، نظر متخصصین گم و ناپیداست.
از نظر بیشتر روانشناسان، هر انسانی نسخهای منحصربهفرد است و تصمیمگیری درمورد ازدواج و فرزندآوری کاملا به شرایط فردی، خانوادگی و فرهنگی زوجین بستگی دارد اما مسیر رشد و خودشکوفایی انسانها تا حد زیادی از داشتن یک رابطه متعهدانه، دلسوزانه، واقعی و ماندگار و داشتن فرزند در زمان مناسب میگذرد، پس نمیتوان این تصمیمات را تا زمان نامعینی به تاخیر انداخت. درگیر کمالگرایی شدن، لزوما به معنی نتیجهگیری بهتر نیست.
آنها همچنین اضافه میکنند که:
داشتن فرزند نقطه توقف زندگی نیست، بلکه نقطه عطف است. وجود فرزند در زندگی انسانها هدف و انگیزه ایجاد میکند؛ افراد برای اینکه والد بهتری باشند، تلاش میکنند نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند و آنها را تقویت یا برطرف کنند. بر اساس تجربیات افراد و مطالعات و تحقیقات علمی میتوان گفت والد بودن یکی از ارزشمندترین، رشددهندهترین و مثبتترین اتفاقات زندگی افراد است و افرادی که در سنین پایینتر خانواده خود را گسترش دادهاند، موفقتر و دارای سلامت روان بالاتری هستند.
طائب: عدم تحول محیط در برابر «زن اجتماعی جدید» از مادر، «متهم» میسازداما رسانه برخلاف یافتههای علمی و آنچه انسانها برایش برنامهریزی شدهاند، تلاش میکند تنهایی را زیبا نشان دهد، روابط با افراد مختلف و بدون تعهد و حد و مرز را عادی کند و طوری القا کند که مخاطب باور کند برای همیشه وقت دارد و وقتی آماده شد (بخوانید دلزده و خسته) میتواند سراغ ازدواج و داشتن فرزند برود و هر کسی هم که تصمیم بگیرد در زمانی زودتر از آنچه رسانه تجویز کرده است اقدام کند، برچسب امل، متحجر و ناآگاه میگیرد.
رسانه ارزشهایی را که قرنها در جوامع انسانی وجود داشته کمرنگ میکند و میخواهد از ما نسخهای از انسانهایی بسازد که در جوامع غربی امتحان شدهاند و حالا بعد از رسیدن به پوچی و ناامیدی، باز هم سراغ تشکیل خانواده و زندگی در خانوادههای پرجمعیت رفتهاند. با دیدن این چرخه چرا ما هم باید در این دام بیفتیم؟ این روزها باید شجاعت افرادی را که به جای خرج کردن شور و انرژی جوانی در روابط بیمعنی و گذرا تصمیم گرفتهاند ازدواج کنند و مسئولیت داشتن فرزند را بپذیرند، تحسین کنیم چون علاوه بر تمام موانعی که دارند، باید با تصویر کلیشهای رسانه از خوشبختی، شادی، استقلال و عشق هم مبارزه کنند و افراد را به آزاداندیشی، به دور از سلطه رسانه، دعوت کنند.
پایان پیام/